باهار کدوم وره؟

که خدا هست، خدا هست هنوز

باهار کدوم وره؟

که خدا هست، خدا هست هنوز

جلسه آخر شیمی درمانی- 30 مرداد

پنجشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۴۶ ق.ظ

4 ساعت دیگه آخرین جلسه شیمی درمانیم شروع میشه. خیلی استرس دارم. دلم میخواد از الان شروع کنم به نوشتن تا 7 ساعت دیگه. یا چشامو ببندم و 7 ساعت دیگه باز کنم. میخوام جمشید دلبر گوش کنم. 

یکی از قشنگ ترین کارهای دنیا اینه که بشینی هی اسم همسرتو با انواع لهجه ها و صداهای زیر و بم صدا کنی. آی حال میده. مخصوصا آخرش وقتی شاکی میشه میگه مگه من بازیچه ی توام؟ :)) حالا که نیستش هی تو دلم صداش میزنم !

 

* بعدا نوشت 1:  و تمام شد

* بعدا نوشت 2: ساعت 12 بود. چشامو بستم. حدود ساعت 2:30 دیدم یکی داد میزنه : بیدار شو بیدار شو خواب بودی اسممونو صدا زدن داریم میریم اسم تو رو هم خوندن ولی خواب بودی. چشامو باز کردم دوماد مو فرفری بود. دستشو باز کرد تو دستش گوشواره بود. به رنگ لاجورد بود. برق میزد.

 

بعدا نوشت 3 (چهارشنبه 5 شهریور) : همیشه فکر میکردم جلسه آخر زودتر خوب خواهم شد ولی اینبار خیلی بیشتر از دفعات قبل حالم بده.

 

بعدا نوشت 4: جلسات اول که دوستم نگار اومده بود پیشم یه دفتر برام آورده بود و صفحه ی اولش برام یه متن نوشته بود.نگه داشته بودم جلسه آخر بزارمش اینجا. کلا وقتی کسی برام کاری انجام میده که برای اون کار از فکر و یا اراده خودش چیزی برام ساخته، برا همیشه تو ذهنم حک میشه. تک تک کلمات این متن رو هم واسه همین دوست دارم. چون برای من، شرایط من و احساسات من نوشته شده. ممنونم نگار عزیزم.

جلسه آخر:

هر آخری، شروع یک آغاز است.

نقطه را که می گذارم، صدای معلم اول ابتدایی ام در گوشم می پیچد: سر خط ...

من سر خط را خیلی دوست دارم. تمیز است و من خوش ترین کلماتم را سرخط می نویسم.

رویای عزیزم... سلامت و سربلند باش

 


بعدا نوشت 5: اینم یه گلدون کاکتوس طبیعی خوشگل (که هنوز چسباشو نکندم) از طرف همسری واسه تموم شدن شیمی درمانی

بعدا نوشت 6: سه روز بعد جلسه آخر رفتم پیش دکتر. برا اول مهر ماه برام پت اسکن نوشته تا هم تاثیر داروها مشخص شه و هم واسه رادیو تراپیم تصمیم گرفته بشه.

 

* از بو و اسم تقریبا 80 تا 90 درصد خوردنی ها و غذاها بدم میاد.

 

خدا جونم شکرت. هزارن هزار بار شکرت. میدونی واسه چی؟ واسه این که فکر کنم موقع آفریدن بنده هات، واسه پدر من کلا وقت اختصاصی قرار دادی و تمام و کمال آفریدیش. خدا جون دستت درد نکنه. خیلی دوست دارم.


نظرات  (۲)

منم! چقدر حال کردم!
پاسخ:
مرسی نگار جونم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی