جلسه هفتم - 22 خرداد
پنجشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۲۰ ق.ظ
- ناقابل دو کیلو دیگه چاق شدم و داروهام کمی زیاد شد. واسه همین کمی بیشتر از دفعات قبل طول کشید تا خوب شم.
- ساعت 5 صبحه. بی خوابی زده به سرم. فکر کنم هر چه گنجشک هست جمع شدن جلو خونه ما سر و صدا میکنن
- بعد از ظهر میرم نمایشگاه نقاشی بچه ها. به احتمال زیاد "علیرضا" هم میاد و میتونم ببینمش. خیلی خوشحالم.
- هدیه های خیلی قشنگی برام فرستاده شده. کلی دوستشون دارم. سر فرصت عکس هاشو میزارم.
- هم نوشتنم میاد هم نمیاد. انگار دلم و فکرم پر حرفه. ولی وقتی میخوام بنویسم نمیشه. ولی در کل میشه گفت "خوبم" و بهتر خواهم شد.