تشنه دیدن یار
دوشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۲۵ ب.ظ
در ره کوی نگارم اکنون
تشنه ی دیدن یارم اکنون
دل دیوانه لگد می کوبد
داخل سینه ی زارم اکنون
دیدن عقربه های ساعت
لحظه لحظه شده کارم اکنون
من فقط دیدن او را خواهم
با کسی کار ندارم اکنون
میرود تا که شود باز به کام
همه روز و روزگارم اکنون